اگر صخره در مسیر رود نبود ،رود هیچ آوازی از خود سر نمی داد.
خانه » اخبار معمار آنلاین » تحلیل دیدگاه نگرش هاي طبيعت گرا در معماری

اطلاعیه سایت

تماس با پشتیبانی » ایدی تلگرام+ایمیل پشتیبان <

» فراموش نکنید! بخش پشتیبانی معمار آنلاینـ ، در همه ساعات همراه شماست

»  0916-891-1243

» درصورت مشکل پرداخت آنلاین کلیک کنید

» درصورت بروز هر مشکل اعلام کنید با شما تماس خواهیم گرفت

انجام کلیه پروژهای معماری+ پشتیبانی » با ایدی زیر در تماس باشید

M_abdali@

تحلیل دیدگاه نگرش هاي طبيعت گرا در معماری

تحلیل دیدگاه نگرش هاي طبيعت گرا در معماری

تحلیل دیدگاه نگرش هاي طبيعت گرا در معماری

 

نگرش هاي طبيعت گرا :
دراين نگرش بيش از همه مكاتب قبلي ، بررابطه سامانه اي انسان با طبيعت تاكيد مي شود. اگر چه سابقه اين نظريه در مكاتب شرقي بسيار كهن است ، اما امروزه شكل جديدي از طبيعت گرايي كالبدي و شكلي ظهور كرده است كه اين رابطه را بيشتر غير ساختاري و ظاهري دنبال مي كند و آنرا ارگانيك نمي دانند. عمده اين مكاتب به اشكال مختلف به بهره گيري و تقليد از مظاهر شكلي طبيعت اهميت مي دهند. اما مهمترين ديدگاه را در اين زمينه بايد مكاتب ارگانيك دانست.دراين نگرش هيچ جايي خارج از طبيعت نيست كه داراي اصالت بيشتري در ساختار وجود انسان باشد ، وانسان را از طبيعت دور كند . هر ساحت ماورايي كه باشد در باطن همين طبيعت

است و تنها راه رسيدن به آن پيوستن و يكي شدن با طبيعت است. اين يگانه روش رسيدن به پايداري و آرامش و امنيت است. زير بناي انسان شناسي در طبيعت شناسي است و طبيعت به مثابة مادر انسان است . انسان از طبيعت برخواسته و به طبيعت باز مي گردد ، و دو باره در طبيعت ظهور مي كند. نظرية تناسخ در بستر همين نظريه مطرح مي شود . مطابق آن روح زائيده جسم است و پس از تكامل باز هم درماده طبيعت باز مي گردد ) جسمانيه الحدوث و جسمانيــة البقاء ( در بيشتر نظريات اين گروه انسان كامل به عنوان الگويي از انسان يكي شده با طبيعت اهميت ويژه اي دارد و اين مسئله را درمكاتبي همچون بوديسم و ذن و زرتشت به خوبي مي توان ديد. زير بناي حكمت عملي اين مكاتب ، دوستي ، بهره مندي ، و صميميت با طبيعت است و به همين جهت به حقوق طبيعت اهميت داده و آداب و دستورات خاصي را درمواجهه با طبيعت به عنوان تقوي طبيعت ضروري مي دانند . هر چند در برخي گرايشات جديد آن اين آداب و حقوق دريك حد احساسي و عاطفي باقي مي ماند.
رابطة طبيعت و ماوراء طبيعت در اين ديدگاه :
موضع اين ديدگاه نسبت به معبود را در دو گرايش مقابل هم قابل بررسي است :
الف ديدگاههاي شرقي :
در شرق با بالا بردن شأن طبيعت و تا مرتبة الوهيت و تقدس دادن به آن به پرستش آن روي مي آورند كه مي توان آنها را اديان طبيعت ، نهاد و مهمترين نمونه هاي آن را مي توان موارد زير دانست
:
-1مكتب ذن و بوديسم كه با توصيه طبيعي زيستن و يكي شدن با طبيعت » موجوكان « بهترين نمونه هاي اين گرايش است . در آيين شينتو در ژاپن تاكيد مي شود كه روح هر كس با طبيعت اطرافش پيوستگي دارد و به همين جهت براي مرگ راحت توصيه مي شود در همان محيط طبيعي زندگي خود بمانيم تا بميريم

يك نقاشي از يك صحنه طبيعت اگر براي يك غربي لذت احساسي ايجاد مي كند ، براي شرقيان بيشتر نمادي از ارتباط با حقيقت متعالي است. 171درديدگاه آنها عملي را عمل كامل مي گويند كه بدو منيت و با اصالت دادن به ارزشها،اصول و آهنگ طبيعت،صورت بگيرد وتنها دراين حالت است كه شادي و خوشحالي ذاتي براي انسان فراهم مي شود. 172
-2فرهنگ ايران باستان ) زرتشت ( يكي از معقول ترين اديان طبيعت است و بخش عظيمي از اوستا در ستايش طبيعت ونيروهاي طبيعت و جشن هاي طبيعت و آداب مواجهة با طبيعت است.
-3نمونه هايي از فرهنگ كهن سرخپوستي كه كاملاً بومي و طبيعي است , را مي توان در همين رده قرار داد. نصر در توضيح طبيعت گرايي آنها مي گويد : با وجود تفاوت هاي بسيار ميان سرخپوستان مناطق مختلف همگي آنان احترام عميقي به طبيعت، به مثابه جلوه گاه حضور خداوند قائلند و با تمام وجوه و اشكال حيات احساس قرابت و همبستگي مي كنند. به آسمان به عنوان پدر روحاني و به زمين به عنوان مادر مقدس احترام
مي گذارند.« 173
»از اين روست كه امتناع سرخپوستان را در تفكيك نظام انساني از نظام طبيعي بدرستي »
طبيعت گرائي معنوي « ناميده اند. اين » طبيعت گرائي معنوي « در عين حال باور دارد كه همه پديده ها در عالم طبيعي زنده اند و حيات دارند و روح اعظم به آنها نظم و هماهنگي داده است. … نظام طبيعت بر حقيقتي كه ماوراي طبيعت و نيز ذاتي آنست حجاب مي اندازد و در عين حال حجاب از آن بر مي گيرد. اين نظام از نظامي كه بر درون انسان حاكم است جدائي پذير نيست .« 174
ب – ديدگاههاي غربي :
در غرب با پايين آوردن شأن الوهيت ، خدايان را به رنگ طبيعت در آورده اند 175كه به عنوان نمونه مي توان مكاتب زير را نشان داد.
-1در يونان باستان پيش از افلاطون )عصر اساطير( طبيعت ، كوه و دريا و جنگل و.. جايگاه زيست و افسانه هاي خدايان بود. واين ديدگاه را در انديشه هاي برخي حكيمان همچون طالس مي توان ديد . آب و باد و خاك و آتش تفاسير هستي شناسانه شده و فراتر از سطح فيزيكي مورد توجه بودند . 176پس از جريانات اصلاح طلب افلاطوني ، ارسطو شاگرد او تلاش كرد دوباره به

طبيعت گرايي توجه كند. او درمقابل استاد، عالم فراطبيعي مثُل را نفي كرد و ريشه قدرت وحيات خداوند را در ذات طبيعت معرفي كرد. 177
ضرورت الگوبرداري از طبيعت چيزي است كه در سراسر يونان قابل مشاهده است. افلاطون اگرچه الگوهاي ماوراء طبيعي را اصل و مهم مي دانست، در رساله فيدئوس به تقل از سقراط مي گويد : » يك تركيب و مجموعه بايد مانند موجودي زنده ، شامل پيكره كامل از قبيل سر يا پا و همچنين اعضاي مياني كه با كل هماهنگ هستند باشد« اين دقيقا همان چيزي است كه امروز به صورت نگرش ارگانيك و طبيعت گونه به اشياء مطرح مي شود . ارسطو همان كه عنوان كتاب خود را ارگنون يا ارغنون گذاشت در كتاب فن شعر خود، هر داستان يا تراژدي خوب را در قياس با يك موجود زنده داراي اندام و ساختاري طبيعي دانست و به اين ترتيب از شعر و داستان ارگانيك سخن گفت. اين شواهد را مي توان اولين مباني مكتوب در زمينه نزديك كردن ساخته هاي انساني به طبيعت در غرب دانست، اگرچه به نظر مي رسد در شرق اين ريشه عميقتر باشد .
-2در عصر جديد پس از سيطرة دو گرايش طبيعت گريز و طبيعت ستيز دوباره گرايشي احساسي وعاطفي به طبيعت در شكل ناتوراليسم و رومانتيسيســـم رونق پيدا كرد. در اين ديدگاه انسان با همة آزادي هايش ساختة طبيعت و محدود به خواسته هاي طبيعت است ، و به شكلي كه طبيعت او را هدايت مي كند ، حركت مي كند. جان راسكين طبيعت را مانند پديده اي الهي مي ديد و از قدرت معنوي هوا ، سنگها و آبها سخن مي راند ، هر چند سخن او احساسي و نه عقلاني بود. 178ولي به هر حال زمينه ساز گسترش
جريانهاي ارگانيك و طبيعت گرا گرديدطبيعت گرايي توجه كند. او درمقابل استاد، عالم فراطبيعي مثُل را نفي كرد و ريشه قدرت وحيات خداوند را در ذات طبيعت معرفي كرد. 177
ضرورت الگوبرداري از طبيعت چيزي است كه در سراسر يونان قابل مشاهده است. افلاطون اگرچه الگوهاي ماوراء طبيعي را اصل و مهم مي دانست، در رساله فيدئوس به تقل از سقراط مي گويد : » يك تركيب و مجموعه بايد مانند موجودي زنده ، شامل پيكره كامل از قبيل سر يا پا و همچنين اعضاي مياني كه با كل هماهنگ هستند باشد« اين دقيقا همان چيزي است كه امروز به صورت نگرش ارگانيك و طبيعت گونه به اشياء مطرح مي شود . ارسطو همان كه عنوان كتاب خود را ارگنون يا ارغنون گذاشت در كتاب فن شعر خود، هر داستان يا تراژدي خوب را در قياس با يك موجود زنده داراي اندام و ساختاري طبيعي دانست و به اين ترتيب از شعر و داستان ارگانيك سخن گفت. اين شواهد را مي توان اولين مباني مكتوب در زمينه نزديك كردن ساخته هاي انساني به طبيعت در غرب دانست، اگرچه به نظر مي رسد در شرق اين ريشه عميقتر باشد .
-2در عصر جديد پس از سيطرة دو گرايش طبيعت گريز و طبيعت ستيز دوباره گرايشي احساسي وعاطفي به طبيعت در شكل ناتوراليسم و رومانتيسيســـم رونق پيدا كرد. در اين ديدگاه انسان با همة آزادي هايش ساختة طبيعت و محدود به خواسته هاي طبيعت است ، و به شكلي كه طبيعت او را هدايت مي كند ،
حركت مي كند. جان راسكين طبيعت را مانند پديده اي الهي مي ديد و از قدرت معنوي هوا ، سنگها و آبها سخن مي راند ، هر چند سخن او احساسي و نه عقلاني بود. 178ولي به هر حال زمينه ساز گسترش جريانهاي ارگانيك و طبيعت گرا گرديد

 

منابع:
168.همچنانكه در ديدگاه تائويي در چين به هوشمندي طبيعت نسبت به اعمال انساني تاكيد مي شود. چرا كه طبيعت خود آگاهانه رفتارهاي نادرست را نابود و رفتارهاي درست را كمك مي كند .به همين دليل است كه هنرمند بايد خود را در مسير الهامات طبيعت قرار دهد تا كارهايش كامل و درست باشد. 169اگر يك چيني و يا ژاپني از زندگي و عالم خسته شود بر همين اساس به طبيعت پناه مي برد . وحال آنكه بسياري از
طبيعت گرايان ديگر در غرب و يا حتي ايران درون وجود خود را پناهگاه خود مي دانند. و حالتي انفسي دارند. به همين جهت هنر طبيعت گرايانه براي شرقيان پناهگاه روح است . 170
168-ناس ، جان ، تاريخ اديان ، ترجمه علي اصغر حكمت ؛1349؛انتشارات علمي ؛ صفحه 226
169-همان ، 237
170-شريعتي ، علي ، تاريخ اديان ، …… ص

 

171-نصر ، سيد حسين ، انسان و طبيعت ، ، 1379ترجمه دكتر عبدالرحيم گواهي، دفتر نشر فرهنگ اسلامي ، چاپ اول، ص 108
172-همان ص 108
173-نصر ، سيد حسين ، دين و نظام طبيعت ، ، 1384ترجمه دكتر محمد حسن فغفوري ، انتشارات حكمت ، ص 384
174-، ص1384 ، نصر
175-دورانت ويل؛ تاريخ تمدن كتاب دوم يونان باستان ، ، 1362انتشارات علمي و فرهنگي ص 342همچنانكه پيش از اين گفتيم به عقيده
او معبود شناسي خاص يوناني سبب مي شد كه خدايان را مظاهر طبيعت بداند و اين باعث مي شد طبيعت بيشتر در قلمرو خدايان قرار
گيرد و كمتر از آن بهره ببرند. به گفته او يونانيان زماني طبيعت را به صورت باغ بهشتهاي درخدمت انسان در آوردند كه سپاهيان اسكندر
آداب و رسوم ايراني را با خود به يونان بردند ) همان (
176-نصر ، سيد حسين ، انسان و طبيعت ) بحران معنوي انسان متجدد ( ، ، 1379ترجمه دكتر عبدالرحيم گواهي، دفتر نشر فرهنگ اسلامي
، چاپ اول، ص

برچسب ها:

تحلیل دیدگاه نگرش هاي طبيعت گرا در معماری.دانلود تحلیل معماري طبيعت گرا.تحلیل و بررسی معماري طبيعت گرا.معماري طبيعت گرا.دیدگاه طبيعت گرادر معماری.دانلود پاورپوینت تحلیل معماري طبيعت گرا.نمونه ساختمان براساس معماري طبيعت گرا.نگرش هاي طبيعت گرا ها

امتیاز 3.67 ( 3 رای )

راهنما

  • 1- برای باز کردن فایل هایی که دانلود میکنید از نرم افزار winrar استفاده کنید.
  • 2-شما نظر دهید ما هم مشکلات شما را که در نظرات مطرح کرده اید برطرف میکنیم. لطفا اگر مشکلی دارید یا نظری درمورد مطلب دارید در نظرات مطرح کنید تا موجب اشتیاق نویسندگان شود.
  • 3-لطفا کپی رایت مطالب ما را رعایت کنید تا انگیزه فعالیت ما بیشتر شود.
  • 4- رمز تمامی فایل ها : www.online-architect.ir

درباره پروژه معماری :

مجتبی ابدالی دهدزی هستم.بنیان گذار و مدیر ارشد معمار آنلاینـ ،ارشد معماری،عاشق معماری و هدف طراحی این وب کمک به دوستان معمار ... امتیاز ،نظرات و پیشنهادات و انتقادات شما در پیشبرد اهداف سایت نقش شایانی ایفا می کند ..

تمام حقوق مادی , معنوی , مطالب و طرح قالب برای این سایت محفوظ است