كسي كه هرگز تحت فشار نزيسته باشد، آزادي را لمس نمي كند.
خوش آمدید - امروز : جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
خانه » بانک پاورپوینت های معماری » معماری اسلامی » پيوند معماري ایرانی با طبيعت

اطلاعیه سایت

تماس با پشتیبانی » ایدی تلگرام+ایمیل پشتیبان <

» فراموش نکنید! بخش پشتیبانی معمار آنلاینـ ، در همه ساعات همراه شماست

»  0916-891-1243

» درصورت مشکل پرداخت آنلاین کلیک کنید

» درصورت بروز هر مشکل اعلام کنید با شما تماس خواهیم گرفت

انجام کلیه پروژهای معماری+ پشتیبانی » با ایدی زیر در تماس باشید

M_abdali@

پيوند معماري ایرانی با طبيعت

پيوند معماري ایرانی با طبيعت

طبیعت در معماری ایرانی

طبیعت در معماری ایرانی

پيوند معماري با طبيعت

        همدلي و احترام به طبيعت ريشه‏هاي عميق فرهنگي دارد و همزيستي مسالمت‏آميز انسان،معماري و طبيعت در معماري سنتي ايران كاملاً مشهود است. اشارات فراوان در كتاب آسماني دربارة گياه،نور و اجزاء طبيعت و در نهايت تمثيل بهشتي آن موجب شده است كه در معماري ايران حضور طبيعت به طور همه جانبه باشد و فضاهاي نيمه‏باز-نيمه‏بسته در يك روند سلسله مراتبي به نحوي در كنار يكديگر قرار گرفته باشند كه گويي هميشه انگيزه احترام و حفظ نعمت‏هاي الهي را پاس مي‏دارند كه در قلب طبيعت و اجزاء عناصر آن تجلي كرده است.

نمونه عالي اين نوع معماري،ساختمان هشت‏بهشت است. هر گاه از سطح‏هاي مختلف آن عبور مي‏كنيم طبيعت و برشي از آسمان در كنار ما و در زواياي مختلف قرار دارند و تضادهاي داخل و خارج همچون گردش روزگار معرف تصاويري است كه در آن وقار،آرامش و سكوت طبيعت راه‏گشاي مكث،عبادت و تخيل به ابعاد و گستره جهان است.

هشت‏بهشت با مركزيت اتصال فضاهاي كوچك اطراف تمام كانون‏بندي معماري ايران را دارا مي‏باشد. برخلاف مساجد چهارايواني كه مركزيت با فضاي باز تعريف شده است در ساختمان هشت‏بهشت تصوير معكوسي را مشاهده مي‏كنيم كه از يك فضاي نيمه‏بسته داخلي به طرف طبيعت حركت كرده و در انتها افق و بي‏نهايت درك و سپس تصور مي‏شود.طبيعت محافظت‏شده در قالبي مطرح است كه عناصر آن در كتار يكديگر با حكمتي استقرار يافته‏اند كه جزء جدايي‏ناپذير موجوديت معماري به شمار مي‏آيند.

فعاليت‏هاي اجتماعي،فرهنگي و يا احكام ديني همواره در آهنگي موزون با طبيعت حركت كرده‏اند و همجواري و همدلي انسان با طبيعت موجب شده است كه عناصر طبيعت به گونه‏هاي مختلف در معماري‏هاي اصيل حضور داشته و انسان را از فوايد تصفيه‏كننده آن بهره‏مند گردانند.

محوربندي كلي هندسي در هشت‏بهشت موجب شده است كه فضاهاي طبقات فوقاني هميشه در حول و حوش فضاي مركزي سير كنند و در آن‏ها تصوير‏سازي طبيعت در جزء و كل حضور داشته باشد. همانند كليه فضاهاي معماري ايراني،عبور از فضايي(اتاقي) به‏فضاي ديگر با استفاده از بخش ميانه (مفصلي) صورت مي‏پذيرد.

واقعيت اين است كه هسته‏ هاي وجودي اين معماري،جهاني را در ذره فضاي خود مي‏گنجانند كه اوج آن در مركزي قرار دارد كه جهان مختلف جغرافيايي كماكان مفهوم گشت‏وگذار ابدي را براي ما مجسم مي‏كنند.

هندسه

        مورد بسيار مهم در درك معماري‏هاي شرق،ايران وتمدن‏هاي زير پوشش فلسفه و فرهنگ اسلامي، نحوه برخورد با مقوله هندسه در بيان افكار و انديشه‏هاست. بدون شك‏زبان بيان معماري‏هاي جهان بر هندسه استوار است و از طريق روابط آن مي‏توان كليت كالبدي را آشكار كرد.

        اما بحث ما تفاوت هندسه منشعب از جهان‏بيني فرهنگي كشورهاي شرقي است. در هنر و معماري اسلامي هندسه داراي اهميت و مفهوم ويژه است و گسترش خود را در فلسفه و راه‏حيات مي‏جويد و تجليگاه افكار الهي و عقلاني و ادراك جهان هستي است.

        در هندسه اين سرزمين بحث علم و رشد رياضي اعداد و تركيبات پيچيده جبر همراه با حس شهودي بوده است واين دو كه تكميل‏كننده آثار هنري محسوب مي‏شوند جدايي‏ناپذيري هنر (حس)و علم(عقل) را در تمدن‎‏هاي غني و در جهان اسلام نشان مي‏دهند. جالب توجه اين است كه با مطالعه آثار و افكار افلاطون درمي‏يابيم كه او دريافت علمي را بدون پشتوانه‏هاي شهودي ناقص مي‏پندارد و بحث عرفان در علم اعداد در غرب بعد شهودي به فراموشي سپرده شده و كليه استدلال‏ها در چارچوب جدول‏ها دقيق دنبال مي‏شوند. عجيب اينجاست كه علم در طول تاريخ سعي كرده است رازها و ناشناخته‏ها را كشف كند ولي هنگامي كه به اين امر دست يافته است روش‏هايي تفكر شهود را كه موجب كشف پديده‏ها شده است از ياد برده است. شكاف ميان علم و هنر جداشدن تحليل‏هاي مكمل را موجب مي‏شود وهر چند در يك جهت مي‏توان به شناخت رسيده ولي در عمق مسأله ،خطر از دست‏دادن وحدت وكليت ادراك باقي مي‏ماند.

        چرا وقتي دربارة هوش صحبت مي‏شود فقط  هوش عقلاني مطرح مي‏شود و هوش ايماني از اين مقوله خارج مي‏گردد. در حالي كه هوش اساسي بيداري هوش دل است. مطالعه آثار محققان ايراني در ادراك روابط طبيعي و مادي نشانگر نحوه برخورد شهودي ايشان در تكميل استدلال علمي است.

        هندسه‏اي كه بر پايه اين نگرش به وجود آمده است از پيچيدگي و تركيباتي بهره‏مند است كه بسياري از محققان غرب در اثر نوعي از بدفهمي آن را مغشوش يا ابتدايي و فاقد اعتبار دانسته‏اند.

        امروز مي‏دانيم كه هندسه در تركيبات عالي خود از روش همدلي و ارتباط بهره‏مند است و پژواك‏هاي شكلي گاه به صورت اشكالي پنهان حضور خود را مشخص و آشكار كرده‏اند. يكي از بهترين نمونه‏هاي اين نوع هندسه(هندسه همدلي)ساختمان هشت‏بهشت اصفهان است كه قبلاً برخي از ويژگي‏هاي آن توضيح داده شده است.

هندسه ساختمان هشت‏بهشت در سه سطح متفاوت رشد مي‏كند:

حركت افقي از آب‏نما،پله ايوان،اتاق‏هاي ميانه و فضاي مركزي.

حركت عمودي كه پيوند كف را با تحولات سه بعدي و دگرگوني‏هاي ارتفاعي كه اوج آن در مركز قرار مي‏گيرد با سقف تأمين مي‏كند.

-هندسه‏اي كه حاصل برخورد سطوح افقي و عمودي است كه حاوي گشايش‏هاي نوري در اتصال احجام و از وراي كالبد مي‏باشد.

     در ساختمان هشت‏بهشت احساس كليت و وحدت هندسي در سه رده مذكور به خوبي قابل دريافت است. برش‏هايي از كالبد توپر در همجواري با شكاف‏هاي گشوده شده به سوي نور و طبيعت نتيجه تركيبي است كه در آن كثرت و تنوع عناصر در آميزش با سايه و روشن‏هاي نوري،احساس كامل يك هندسه منسجم را متظاهر مي‏كنند.

        نمونه ديگر پيوند هندسي عناصر در سطوح افقي و عمودي و تركيب فضاهاي پروخالي در ساختمان چهل‏ستون مشهود است. نقطه تمايز چهل‏ستون در اين است كه فضاي اصلي آن ايواني مركزي است كه محل همايش خطوط و انتقال بخش‏هاي باز،نيمه‏باز و بسته مي‏باشد.

        كيت كرشلو،كسي كه بيشتر عمر خود را صرف كشف روابط اجزاء طي كرده است در يكي از آخرين مقالات خود دربارة عمق زيبايي رياضيات مي‏نويسد كه از طريق ادراك زيبايي علم و اعداد رياضي و خطوط هندسي مي‏توان به مراحل والاي شناخت ايمان و شهود رسيد. در اينجا مفهوم گسترده‏تري را در اين جمله خلاصه مي‏كنيم: پيچيدگي در كثرت در قابليت‏هاي تركيبي پنهان و بازگشت به وحدت و مركزيت صورت گسترده.

        هندسه معماري ايران از اين قانون پيروي مي‏كند و استواري اين هندسه در تفكري راه‏يافته كه در آن بيهودگي و يا پراكندگي وجود نداشته است. قرينه‏سازي،اوج يك تفكر استوار است كه با احكام و دستورالعمل‏هاي روشن و با آهنگي منظم به جلو مي‏رود. تكرار حساب‏شده ستون‏ها و فضاها در سلسله مراتب تكميلي خود تكرار زمزمه‏هاي حقيقت جاويدان است.

      معماري در بخش دريافت وجودي خود (احساس و ادراك انسان از معماري)نياز به مقدماتي دارد كه هندسه از طريق جاي‏گذاري تناسبات كوچك و بزرگ نسبت به مكان ومركز معين ضمن رشد اعداد آن را فراهم مي‏كند. در خانه سنتي حركت‏ها و نفوذها از بيرون به داخل فقط يك حقيقت فرهنگي نيست بلكه از ورودي تا حياط مركزي نشانه‏هاي آماده‏سازي دريافت صحيح از جوهر و مكان اصلي خانه را نيز به همراه دارد. عبور از كوچه و خيابان به بهشتي طراحي شده، داراي كليه آرمان‏هاي طبيعي و ماوراءطبيعي است وبرداشت از اين گونه فضاها با سهل‏انگاري هرگز ميسر نبوده است.

        طراحي هندسي ايراني بر خلاف چيزي كه برخي از معماران غربي مدت‏هاي طولاني سعي در ابراز آن كرده‏اند فقط از عملكردهاي مادي و بوم‏شناسي تبعيت نمي‏كند. اشارات والاي ديگر نيز دربردارد  كه بديهي است چنانچه موقعيت‏ ذهني و فرهنگي لازم براي ادراك آن‏ها را از بيننده سلب كنيم هرگز قادر به رؤيت و دريافت اين غنا و تركيب حساب‏شده-اقليمي-فرهنگي نخواهيم بود.

شفافيت و تداوم

     نقطه مقابل مفهوم فضاي بسته و تمام‏شده ،مفهوم شفافيت و تداوم قرار دارد،در چنين فضايي،مسير حركت انسان و يا نگاه او در تداومي پيوسته صورت مي‏گيرد،به طوري كه گشايش‏هاي فضايي در خطوط افقي و عمودي موجب شفافيت(transparency)درلابه‏لاي ديوارها و ستون‏ها مي‏گردد كه دورنما و منظر نهايي در افقي لايتناهي و مستهيل،مجدداً جان و جلوه تازه به خود مي‏گيرد.

        به مفهوم سلسله مراتب(hierarchy)مفهوم تداوم(continuity) براي تشريح مفهوم اصل معماري ايران تلقي صحيحي محسوب مي‏شود.

        تداوم به كوچكي و بزرگي فضا ارتباطي ندارد و انسان پيوندي است كه با زنجيره ادراكي و با بهره‏گيري از حساسيتي فطري ،مجموعه‏اي پيچيده را مورد توجه قرار داده و سپس عناصر گوناگون پراكنده آن را در حوزه نهايي دريافت‏هاي خويش جمع‏آورده و نهايتاً درك فضايي و پيام مستتر آن را در مي‏يابد.

        در لابه‏لاي بدنه بناهاي معماري ايران،فضا هيچ‏گاه با قاطعيت مشخص نمي‏شود وابهام تركيبات پيچيده آن به دليل غنابخشيدن به منظره‏اي است كه نمي‏توان آن را در قالب محدود و تماميت يافته تفسير كرد. اين فضا حامل پيام از پديده‏اي است كه پديده  ديگري در درون خود دارد و حركت به سوي آن،حركتي به سوي بخش ديگر فضا است با كليت و جامعيتي گسترده.

        در بيان اصل سلسله مراتب و مفهوم پرده‏هاي وصل‏دهنده (sequence)،يكي از خصوصيات معماري ايران برقراري تداوم مكاني مي‏باشد. پرده‏هاي فضايي،شروع و مقدمات آشكار ويژه‏اي را مشخص مي‏نمايد و اوج آن زماني است كه احوالات درون‏گرايانه به دليل پشت سر گذاشتن مسير و زمان به دريافت كاملي از يك حس باطني در اين عبور فضايي رسيده باشد.

        مقدمات ،در مسير تحول فضا به فضاي عبور از مكان‏هاي شكل‏دهنده كل بنا مربوط مي‏شود كه فضاي مركزي جوهر و هسته اصلي آن است.اين آمادگي متأثر از حركت ،زمان ،نور و تنوع حجمي حاصل ،ايجاد مي‏شود.

        با استفاده از هندسه كثرت‏گرا كه همانند طبيعت از مجموعه‏اي سطوح و نقاط درهم تشكيل شده است،ادامه و تداوم فضايي،پيوند خود را در ارتباط با مركز ثقل خود همچنان حفظ مي‏نمايد.

        هندسه۲و۳بعدي تشكيل‏دهنده اين معماري،به دليل تداوم نيروهاي متكي بر محورهاي پيچيده در تقابل مكاني،نگاه و مسير را از طريق شفافيت منظر،تنظيم و تعريف مي‏كند.

راز و ابهام

           احساس عظمت معنوي در كمال سادگي و خلوص در تشكيل و تركيب ابنيه ايران مدنظر قرار داشته و سادگي تركيبات اين هندسه پايه ولي غني موجب پيدايش ساختمان‏هايي شده است كه پيام آن با درك ويژه حسي قابل دريافت است و توأم با كليتي است كه كمال خود را در منظر و تصويري كامل القا مي‏نمايد.

        مسجد و مدرسه آقابزرگ كاشان از همين ويژگي عالي برخودار است و تغيير محور قبله از طريق محور ورودي داراي دو خط ترسيمي است كه مركز آن مي‏تواند در مركز حياط دروني زير مدرسه طلاب قرار گيرد. آشنايي با آرمان‏هاي اسلام و ظرافت پيام قبله و نماز موجب كشف كليت فضايي اين مسجد در مدرسه است كه از ورودي به صحن اصلي با تغيير سطوح كاربردي،اقليمي و فرهنگي نمونه خوبي از مهارت سازندگان مي‏باشد. البته در دوراني بسيار پيشتر از دوره قاجار،ساختماني كه تمام اين مفاهيم تركيبي مركزيت ، قبله،شمال،ورودي و حدود قرارگيري عناصر معماري را دارا بوده است،مسجد تاريخانه دامغان مي‏‎باشد.

        اين بناي كاملاً ساده و بدون هيچ‏گونه تزئينات،انسجام خود را از طريق ستون‏هاي سنگين استوانه‏اي تأمين نموده است كه بر روي آن‏ها،طاق‏هاي بيضي شكل به طريقي نشسته‏اند كه آهنگ حركت خاص محوري را با شدت كمال و عظمت القا مي‏كنند.

        ستون‏هاي استوانه‏اي شكل بسيار قطور،فواصل اين ستون‏ها،ارتفاع كلي بنا،حركت قوس‏ها كه در منظرهاي زماني فقط بخشي از آن‏ها قابل رؤيت است،حكايت همان داستان عجيب پررمز و راز معماري ايراني است كه با ساده‏ترين عناصر و مصالح در زميني منظم آثاري به وجود مي‏آيد كه راز و ابهام آن در برابر دنبال شده،انسان را به تفكري مجدد وامي‏دارد تا به حضور خود در زمين و نشانه‏هاي سايه و روشن از تمثيل ازلي آخرت و آسمان بينديشد.

0

User Rating: 4.3 ( 18 votes )
امتیاز 4.92 ( 12 رای )

راهنما

  • 1- برای باز کردن فایل هایی که دانلود میکنید از نرم افزار winrar استفاده کنید.
  • 2-شما نظر دهید ما هم مشکلات شما را که در نظرات مطرح کرده اید برطرف میکنیم. لطفا اگر مشکلی دارید یا نظری درمورد مطلب دارید در نظرات مطرح کنید تا موجب اشتیاق نویسندگان شود.
  • 3-لطفا کپی رایت مطالب ما را رعایت کنید تا انگیزه فعالیت ما بیشتر شود.
  • 4- رمز تمامی فایل ها : www.online-architect.ir

درباره امیر دهقان :

امیر دهقان هستم دارای مدرک کارشناسی رشته معماری از دانشگاه علم و فرهنگ ، تخصص بنده در زمینه طراحی و انجام پروژه های معماری از جمله ماکت و سه بعدی می باشد. با پیشنهاد و انتقادهایتان ما را در راستای ارائه خدمات بهتر راهنمایی فرمائید .

تمام حقوق مادی , معنوی , مطالب و طرح قالب برای این سایت محفوظ است